هئی
حرفایی برای نوشتن داشتم اما با اولین حرف , همه از یاد رفت !
جی بگم واقعا ؟ هوم ؟ هیچ حرفی نیست ! با این ک هست !
نمیدانم با دانسته هایم و خواسته هایم چ کنم . راه و مسیری برای خود نمی بینم , هر چ بگویم بهانه ای بیش تصور نمی شود میدانم اما این حقِ من نیست ..
اما گویند حق گرفتنی ست و من اما نشسته ام و نشسته را بهایی نیست ک بیارزد ! و شاید این است دلیلِ بی ارزش بودنم ! هع !
بی ارزش ! حرف ها چقدر سنگین شدن ! انقدر سختگیری بر خودم روا نیست اما گاهی تلخ می شوم خیلی تلخ
:)
امضا: ننه سرما
برچسب : نویسنده : nanehsarma بازدید : 145